کانال تنفس

tnafus@

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «از ماست که برماست» ثبت شده است

مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت و او آنرا به یکى از بقالى
های شهر مى فروخت ، آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى
مى ساخت .مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل
مایحتاج خانه را مى خرید . روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و
تصمیم گرفت آنها را وزن کند .  هنگامى که آنها را وزن کرد ، اندازه هر کره
900 گرم بود .
او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت : دیگر از تو کره
نمى خرم ، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که
وزن آن 900گرم است . مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت
و گفت : ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک
کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار مى دادیم!!!

ازماست